مرا به نام صدا کن...
اسم من از زبان تو شنیدنی تر
دیدنی تر
حروف، کشیده تر
بلندبالاتر
کرشمهُ نستعلیق در کمرگاه
خرام قلم در قدم ها
به نامم مباهات می کنم
وقتی صدایم می زنی
ساغر ، بلور می شود و
نور، در دایرهُ حروف
شکسته می شود
تابلوی خوشنویسی می شود نامم
نسخهُ قدیمی خطی
که هنوز
تا هماره
به کار شفای دل بی قرار می آید
قلم به دست بگیر و
بوی مرکب بپیچان
آواز قلم در کشیدگی سین
اثر دیگری بیافرین
مرا به نام صدا کن
ساغر شفیعی
ادامه مطلب
[ سه شنبه 99/7/1 ] [ 7:12 عصر ] [ silver storm ]