سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حواسمان نیست

 

حواسمان هست به این رک بودن ها؟!

حواسمان نیست که چه راحت با حرفی که در هوا رها میکنیم

چگونه یک نفر را به هم میریزیم!

چند نفر را به جان هم می اندازیم!

چه سرخوردگی یا دلخوری هایی به جای میگذاریم!

چقدر زخم میزنیم...!

حواسمان نیست؛ که ما میگوییم  و رد میشویم و میگذاریم به پای رک بودنمان...

اما یکی ممکن است گیر کند!

بین کلمه های ما... بین قضاوتهای ما...

بین برداشت های ما...

دلی که میشکنیم ارزان نیست...




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 98/7/17 ] [ 9:37 عصر ] [ silver storm ]

تنها یک خیال...

 

 

گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که...
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...!
که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی...
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...
گاهی دلگیری...شاید از خودت...شاید

 




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 98/7/17 ] [ 9:31 عصر ] [ silver storm ]

عاشقم...

 

از میان همه شغل های جهان ...

عاشقی را برگزیدم ...

که شغلی تمام وقت است ...

کارفرمایی به جز خداوند ندارم ...

و‌همکارم با درخت که می روید ...

و با خورشید که می تابد ...

و با زمین که می گردد....

همه روزها، روز عشق است ...

و‌ نه پنج شنبه ها تعطیلم ...

و نه جمعه ها....

شغلم حقوق ثابتی ندارد...

 بیمه و بازنشستگی هم؛...

اما تا بخواهی مزایا دارد....

و چه مزیتی از آن بالاتر ...

که کارمند کوچکی باشی ...

در سازمانی که خدا اداره اش می کند....

عرفان نظر آهاری




ادامه مطلب

[ جمعه 98/7/12 ] [ 7:38 عصر ] [ silver storm ]